یکشنبه ۲۴ اسفند ۹۳ ۱۹:۳۳ ۴۱۹ بازديد
كاش ميديدم چيست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاري است
آه وقتي كه تو لبخند نگاهت را
ميتاباني
بال مژگان بلندت را
ميخواباني
آه وقتي كه توچشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
سوي اين تشنه جان سوخته ميگرداني
موج موسيقي عشق
از دلم ميگذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم ميگردد
دست ويرانگر شوق
پرپرم ميكند اي غنچه رنگين، پرپر
من در آن لحظه كه چشم تو به من مينگرد
برگ خشكيده ايمان را
در پنجه باد
رقص شيطان خواهش را
در آتش سبز
نور پنهاني بخشش را
در چشمه مهر
اهتزاز ابديت را ميبينم
بيش از اين سوي نگاهت نتوانم نگريست
اهتزاز ابديت را ياراي تماشايم نيست
كاش ميگفتي چيست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاري است